جدول جو
جدول جو

معنی صنم پرست - جستجوی لغت در جدول جو

صنم پرست
(تَ فَ/ فِ)
بت پرست. پرستندۀ صنم:
گفتم صنم پرست مشو با صمد نشین
گفتا بکوی عشق همین و همان کنند.
حافظ.
رجوع به صنم شود
لغت نامه دهخدا
صنم پرست
بت پرست شمن پرست بت پرست پرستنده صنم
تصویری از صنم پرست
تصویر صنم پرست
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از غم پرست
تصویر غم پرست
ویژگی آنکه غم را دوست دارد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکم پرست
تصویر شکم پرست
ویژگی کسی که به خوردن غذاهای خوب علاقه دارد، شکم بنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تن پرست
تصویر تن پرست
تن پرور، تنبل، خوش گذران
فرهنگ فارسی عمید
(بُ گُ)
غمخوار. آنکه غم کسی یا چیزی را خورد:
روز و شب خوابم نمی آید بچشم غم پرست
بس که در بیماری هجر تو گریانم چو شمع.
حافظ.
غم پرستان ترا با عیش و عشرت کار نیست
در شراب ’اعظم’ بامید خمار افتاده است.
علیقلی خان اعظم (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا
(لِ ثَ وی یَ)
تن پرور و کاهل و بیکارو بیعار و کسی که به ناز و نعمت خود را پروراند. (ناظم الاطباء). تن پرور. تن آسای. (آنندراج) :
آنچه میدانند ماتم تن پرستان شورهاست
دار نخل دیگران ورایت منصور ماست.
صائب (ازآنندراج).
، شهوتی و تنبل. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(چَ فُ)
که گنج پرستد و دوستدار گنج. عاشق گنج. گنج دوست:
لرزلرزان چو دزد گنج پرست
در کمرگاه او کشیدم دست.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(اُ طُ)
ابن البطن. شکم باره. (یادداشت مؤلف). پرخور و عبدالبطن. (ناظم الاطباء). شکم بنده. شکم پرور. (آنندراج) :
در آن سماط که منظور میزبان باشد
شکم پرست کند التفات بر مأکول.
سعدی.
شکم پرست ز معنی است دور کاسبان را
به است توبرۀ جو ز گوهرینه ستام.
میرخسرو (از آنندراج).
- امثال:
شکم پرست خداپرست نبود. (امثال و حکم دهخدا). رجوع به شکم باره و مترادفات دیگر شود.
، عیاش. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
آنکه آداب و رسوم را پرستد. که اعمال و افعال پیشینیان را احترام گذارد
لغت نامه دهخدا
(گُ تَ / تِ)
دنیادار و خواهشمند زر. (آنندراج). رشوه گیر. کسی که همیشه منفعت خود را میخواهد. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
تصویری از تن پرست
تصویر تن پرست
تن پرور، تنبل
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه بگنج علاقه تمام دارد دوستدار گنج: لرز لرزان چو دزد گنج پرست در کمر گاه او کشیدم دست. (نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکم پرست
تصویر شکم پرست
آن که شکم خود را دوست دارد و همواره غذای لذیذ خواهد شکم بنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از غم پرست
تصویر غم پرست
آنکه غم کسی یا چیزی خورد غمخور
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از صنم پرستی
تصویر صنم پرستی
بت پرستی پرستش اصنام
فرهنگ لغت هوشیار
پرخوار، شکمباره، شکم بنده، شکمو، گرانخوار
فرهنگ واژه مترادف متضاد
شوونیستی، ملّی گرا
دیکشنری اردو به فارسی